معرفی سریال Peaky Blinders

نوید نجاتی مفرد ۳ اسفند ۱۴۰۳

معرفی سریال Peaky Blinders: یه درام تاریخی باحال و پر از هیجان

سریال Peaky Blinders، که از شبکه بیبیسی پخش میشه، یکی از بهترین سریالهای درام تاریخیه که از سال ۲۰۱۳ تا الآن کلی طرفدار پیدا کرده. این سریال رو استیون نایت ساخته و داستان یه خانواده گنگستر به نام شِلبی رو تو شهر برمینگهام انگلستان، بعد از جنگ جهانی اول، تعریف میکنه. ترکیب شخصیتهای جذاب، داستانهای پرکشش و فضاسازی بینظیر، این سریال رو به یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی تبدیل کرده.

پسزمینه تاریخی و فضای سریال

داستان Peaky Blinders تو سال ۱۹۱۹ شروع میشه، یعنی دقیقاً بعد از جنگ جهانی اول. اون زمان انگلستان تو آشفتگی به سر میبرد؛ فقر و بیکاری بیداد میکرد و مردم حسابی به هم ریخته بودن. تو این شرایط، گروههای خلافکار مثل خانواده شِلبی قدرت گرفتن و کنترل بعضی از مناطق شهر رو دست گرفتن.

اسم “Peaky Blinders” از یه گروه خلافکار واقعی تو برمینگهام الهام گرفته شده که تو اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فعالیت میکردن. تو سریال، خانواده شِلبی به رهبری توماس شِلبی (با بازی کیلین مورفی) سعی میکنن قدرت خودشون رو تو شهر گسترش بدن و با رقبا، پلیس و حتی سیاستمدارها درگیر میشن.

شخصیتهای اصلی و بازیگرای خفن

یکی از چیزایی که Peaky Blinders رو اینقدر خاص میکنه، شخصیتهای عمیق و بازیهای فوق العاده بازیگراشه. توماس شِلبی، شخصیت اصلی سریال، یه آدم مرموز، باهوش و خیلی وقتا بیرحمه، ولی در عین حال یه جورایی آسیبپذیر هم هست. کیلین مورفی تو این نقش واقعاً درخشیده و توماس رو به یه شخصیت فراموشنشدنی تبدیل کرده.

آرتور شِلبی (با بازی پل اندرسون)، برادر بزرگتر توماس، یه آدم خشن و بیپرواست که از جنگ جهانی اول آسیبهای روانی زیادی دیده. پالی شِلبی (با بازی هلن مککروری)، عمه خانواده، یه زن قوی و باهوشه که همیشه تو تصمیمات خانواده نقش مهمی داره. جان شِلبی (با بازی جو کول)، برادر کوچکتر خانواده هم یه آدم جسور و وفاداره که همیشه کنار توماس و آرتور میجنگه.

علاوه بر اینها، شخصیتهای دیگه مثل گریس برگس (با بازی آنابِل والیس)، آدا شِلبی (با بازی سوفی راندل) و لیززی استارک (با بازی ناتاشا اوفلان) هم هر کدوم به داستان عمق میدن و نقش مهمی تو پیشبرد ماجراها دارن.

موضوعات اصلی سریال

Peaky Blinders فقط یه سریال گنگستری ساده نیست، بلکه به موضوعات عمیقتری مثل قدرت، خانواده، وفاداری و خیانت میپردازه. خانواده شِلبی با اینکه خیلی خشن و خلافکارن، ولی به شدت به همدیگه وابستهان و وفاداری به خانواده براشون خیلی مهمه. البته گاهی این وفاداری با خیانت و رقابتهای درونی هم همراه میشه.

یه موضوع مهم دیگه تو سریال، تاثیر جنگ جهانی اول روی شخصیتهاست. خیلی از شخصیتها، مخصوصاً توماس و آرتور، از جنگ اومدن بیرون و با آسیبهای روانی اون دستوپنجه نرم میکنن. این موضوع به داستان عمق میده و نشون میده که خشونت خانواده شِلبی ریشه تو تجربیات تلخشون تو جنگ داره.

ظاهر و موسیقی سریال

یکی از چیزایی که Peaky Blinders رو خیلی خاص میکنه، ظاهر و موسیقیشه. فیلمبرداری سریال تاریک و پر از اتمسفره، لباسهای قدیمی و شیک شخصیتها، و طراحی صحنهها همه با دقت زیاد انجام شدن و بیننده رو کاملاً تو فضای برمینگهام دهه ۱۹۲۰ غرق میکنن. نورپردازیهای کم و سایههای عمیق هم به ایجاد حس تعلیق و تنش کمک میکنن.

موسیقی سریال هم یه چیز دیگست! برخلاف انتظار، تو این سریال تاریخی از آهنگهای مدرن و راک استفاده شده که با فضای سریال یه تضاد جالب ایجاد میکنه. آهنگهایی از هنرمندایی مثل نیک کیو، آرکتیک مانکیز و دیوید بویی، به همراه موسیقی متن اصلی ساخته آنتونیو پینتو، به صحنهها انرژی و هیجان ویژهای میدن.

نقد و تحسین

از وقتی Peaky Blinders پخش شده، همیشه مورد تحسین منتقدان و بینندهها بوده. بازیهای درخشان بازیگرا، داستان پیچیده و جذاب، و ظاهر منحصربهفرد سریال، همگی باعث شدن که این سریال تو لیست بهترینهای تلویزیون قرار بگیره. سریال جوایز زیادی هم برده، از جمله جایزه BAFTA برای بهترین سریال درام.

البته بعضیها معتقدن که خشونت سریال یه کم زیاده و بعضی وقتا داستان خیلی پیچیده میشه. بعضی از شخصیتهای فرعی هم به اندازه شخصیتهای اصلی پرداخت نشدن و این گاهی باعث میشه داستانهای جانبی کمتر جذاب به نظر برسن.

حرف آخر

سریال Peaky Blinders با داستانهای پرکشش، شخصیتهای پیچیده و ظاهر خفنش، یه تجربه بینظیر به بینندهها میده. این سریال نه تنها یه درام گنگستری جذابه، بلکه به موضوعات عمیقی مثل خانواده، قدرت و تاثیرات جنگ هم میپردازه. بازیگرای سریال واقعاً خفن بازی کردن و موسیقی متنش هم کلی انرژی داره.

اگه دوست داری یه سریال ببینی که پر از تعلیق، خشونت و احساسات عمیقه، Peaky Blinders قطعاً یه انتخاب عالیه. این سریال نه تنها تو رو سرگرم میکنه، بلکه باعث میشه درباره قدرت، وفاداری و انسانیت بیشتر فکر کنی. پس اگه هنوز ندیدی، حتماً یه فرصت بهش بده!